بیایید با هم ملاقات کنیم و همه چیز را از دست بدهیم
¶¶ من می خواهم رابطه جنسی داشته باشم ¶¶
من عاشق دخترانی هستم که کمربند بنددار روی ران هایشان دارند. انگار دارند اعتراف می کنند که عوضی شده اند. این جوجه است که خروس را از سوراخ می مکد. برایش مهم نیست که چه کسی در دهانش می افتد، سیاه یا سفید، جوان یا پیر. شکاف های او برای همه باز است.
واداشتن جوجه ها به رابطه جنسی سرگرمی مورد علاقه پلیس است. آنها وحشت زده می شوند و اولین چیزی که به آن فکر می کنند این است که یک افسر مجری قانون را ضرب و جرح بدهند. حتی به ذهنشان هم نمی رسد که ممکن است فریب بخورند. اما در این شرایط، آنها فکر می کنند کاملاً حق دارند که اجازه بدهند توسط یک مرد یونیفرم پوش به لعنتی بپردازند. بسیاری از آنها وقتی خود را در رختخواب دوست می دارند، در مورد آن خواب می بینند. بنابراین زن سیاهپوست کاملاً مطمئن بود که دوست پسر خود را از مشکل قانون نجات داده است.
خوب، با قضاوت از طریقی که همه چیز اتفاق می افتد، این دختر مدتهاست رویای چنین رابطه جنسی را در سر می پروراند و فکر می کنم بیهوده نیست که او تصمیم گرفته است از این طریق هزینه کند، یا از نظر جنسی رضایت کافی نیست یا فقط تجربه وجود دارد. در کل، او کاملاً او را لعنت می کند، او واقعاً از آن خوشش می آید، با قضاوت در مورد ناله ها و آه ها، و زمان از همه انتظارات او فراتر رفته است، به احتمال زیاد او بیش از یک بار در رختخواب او ظاهر می شود.
¶ دختران، من واقعاً می خواهم رابطه جنسی داشته باشم ¶
چرا در رده "بلوند" نیست؟
ویدیو های مرتبط
¶ بدجوری لعنتی ¶